بروبمیردیگه دوست ندارم
شدی سیاهی واسه روزگارم
دیگه نمی خوام واسه بی وفائیت
مثل یه ابری بشمُ ببارم
بروبمیرکه دیگه عاشقت رفت
رفتُ یه دنیای دیگه بسازه
دیگه نمی خواد توی راه عشقش
دل به هربی سروپا ببازه
خیلی ساده جای عشقت
تودلم نفرتُ کاشتی
همه هستی موگرفتی
واسه من چیزی نذاشتی
واسه نفرت تو وجودم
توتموم تاروپودم
واسه اینه که تو قلبت
من واست بازیچه بودم
فکرنکنی حال منُ گرفتی
اینم بدون تا وقتی که نفهمی
تنها چیزی که حالمو میگیره
قیافتِ نگی بهم نگفتی